Neue Seite 3

cinema-ye-azad

سينمای آزاد

. Postfach 100525 D-66005 Saarbrücken   .Tel: 0049 681 39224 . cinema-ye-azad@T-online.de

آرشيو               کارنامه              عکسها               خبرها                تماس با ما

سرآغاز

مصاحبه با سايت روزنه





روزنه :چرا فستیوال فیلم را که در تورنتو توسط کانون خاوران برگزار می شود" نخستین فستیوال فیلم معترض" نام نهادید؟ منظورتان از سينماى معترض چيست؟

بصير نصيبی:در موردنام اين برنامه بايد بگويم که اگر اين برنامه ميخواست بصورت يک جشنواره سينمای در تبعيد برگزار شودخوب نمي شد 30 تا40 فيلم جديد از فيلمهای سينمای در تبعيد را در برنامه يک روزه گنجانيد وامکا نا ت مادی همراهان ما در کانا دا برای برگزاری يک برنامه گسترده فراهم نبود. بنابراين تصميم براين گرفتند که به بخشی از ُسينمای در تبعيدکه بخش مهم آن هم هست يعنی سينمای معترص بسنده کنند .البته من در جريان کارشان بودم وهستم اما تصميم نهايی را خودشان گرفتند واصلا اين روال کلی کار من است، من در برنامه هايی که خودم تنظيم می کنم خودم هم فيلمهايش را انتخاب می کنم ونحوه برگزاری را هم مشخص می کنم اما در برنامه هايی که همکاری من جنبه مشورت دارد ، من در اين امور دخالت نمی کنم واين شکل درست کار است و در برنامه تورنتو هم بدين شيوه عمل شده است .

- س :تفاوت فیلم معترض با فیلمهای انتقادی چیست؟

ج :سينمای معترص سينمايی است که بار سياسی آن برجسته است با سينمای انتقادی تفاوت دارد. ممکن است در يک فيلم سازنده ای نسبت به برخی از کمبود های اجتماعی انتقاد داشته باشد که حتی حکومت های سرکوبگر نظير جمهوری اسلامی هم با تعيين حد ومرز هايی اينگونه فيلمها را تحمل می کنند . اما سينمای معترص هيچگاه نمی تواند در حکومتهای مستبد به شکل علنی ايجاد يا رشد کند . اما هم زمان با ايجادسينمای وابسته ودولتی، سينمای معترض هم بطور خود جوش وبی اعتنا به فرامين حکومتی شکل خواهد گرفت . نمونه های بسياری از اين نوع فيلمها را ما در کشور های امريکای لاتين می توانيم مشاهده کنيم . فيلمهايی به گونه ی «ساعت کوره ها» ( 1966) ساخته« فرناندو سولاناس» و« يوگتينو» کارگردانان آرژانتينی نيزمبارزات کارگران آرژانتينی را مينماياند .« سانتياگو الوارز» نيز سينمای سياسی را در کوبا بنيان گذاری کرد و« خوزه سانخينس» در فيلم معروف خود خون کوندور (1969) بررسی زندگی ودردهای سرخپوستان امريکای لاتين را دستمايه اين اثر مشهور خود قرار داده است .
همچنين فيلم« سرزمين موعود» اثر کارگردان به نام شيلييايی ؛ « ميگوئيل لتين» سرکوب قيام دهقانان توسط ارتش انگلیس را به روی پرده سينما منعکس می کند.

ُس: ممکن است کمی از فیلمهاى فستيوال سينمای معترض در تورنتو و کارگردانهای آن بگویید؟
ج: البته ميزان فيلمهای معترض درسينمای در تبعيد خيلی بيشتر از ميزانی است که در اين جشنواره يک روزه عرضه می شود اما يک روز برنامه گنجايش عرضه بيش از اين را نداشته است. البته در صحبتی هم که يوسف اکرمی بامن داشت گفتم که به نظر من بايد جايی هم برای گزارش مستند جنايت مقدس يافت چون اين گزارش تاثير مهمی در باز شدن چهره تروريست جمهوری اسلامی داشته است،جنايت مقدس سندی است که نبايد به اشتباه سياسی وحشتناک علامه زاده ( گويابه توهم استحاله رژيم در خرداد 76 دچار شده بود ودر چاهی که دوم خردادی ها برايش کندند سقوط کرد بدون آنکه اجازه بدهند به دارالخلافه سفر کند ) پيوندش زد. اما در برنامه نهايی که منتشر شده با نام جنايت مقدس برخورد نکردم .
در باره فيلمهای اين برنامه من به تفصيل ودر گزارش جشنواره سينمای در تبعيد سوئد صحبت کرده ام که در آرشيو وبلوگ* سينمای آزاد هم ضبط شده است .
در ميان اين کارها فيلم سينمايی «چشم در برابر چشم» ( منصور قدر خواه )يک کار حرفه ايست که سالها ازساختش می گذرد ودر کانال های تلويزيون آلمان هم نمايش داده شده حتی روی پرده سينما هم آمده وفيلمی است که شکنجه های قرون وسطی رژيم را جلوی چشممان زنده می کند.
« يک نمای ساده» از يوسف اکرمی مستند طولانی است که بسياری از فعالان سياسی ، مقامات مدافع خقوق بشر وزندانيان سياسی در آن حضور دارند به خصوص تجاوز در زندان های جمهوری اسلامی در اين کار بررسی وشکافته می شود. من البته اين فيلم را در شکلی که کامل نشده بود ديدم وحساسيت محتوای آن به حدی بود که در همان شکل هم چند نمايش در اروپا داشت . در سوئيس، در جشنواره سينمای در تبعيد سوئد در جشنواره کلن ودر فستيوال سينمای تبعيد پاريس که البته فيلم آماده شده را نمايش دادند که من دير تر به به جشنواره رسيدم باز هم امکان تماشای نسخه نهايی را نيافتم و سرانجام فيلم خوب «درخت بياد می آورد» از مسعود رئوف که محتوای اين فيلم هم مربوط به زندان های جمهوری اسلامی است ونشان مي دهد که اگر استعداد وتوانايی های فيلمسازی با حساسيت ومسئو ليت اجتماعی آميخته شود چه نتيجه در خشانی خواهد داشت .
بهر حال ما در اين زمينه نياز بکار های بيشتر داريم وسخت در انتظاريم که کاز جديد حسين مهينی را هم ببينيم.
اما با خروج مسلم منصوری از ايران واتمام کارهايش ( رنان تن فروش؛مستند / جنگ زدگان مستند /ومحاکمه مستند/واستانی) بخش مهمی به سينمای ايران در تبعيد افزوده می شود يعنی تهيه مخفيانه فيلم در ايران وخروج وتکميل اين آتار در فضای باز . وما وظيفه داريم اين بخش سينمای در ايران را پشتيبانی ومعرفی کنيم وپشتيبانی آثار شبه سياسی جمهوری اسلامی را که مخصوص خارج از کشور ساخته می شود را به دلال های فرهنگی/ سياسی ، وبنياد های نظير هانريش بل آلمان و مديران زد وبد چی جشنواره ها واگذار نماييم

س :جمهورى اسلامى اخيرا اعلام كرده است كه به بهروز افخمى بودجه جهت راه اندازى شبكه راديو و تلويزيونى خواهد داد نظر شما در اين رابطه چيست؟
ج:خوب جمهوری اسلامی در هر زمينه ای بدل سازی مي کند .در دنيا جشنوارهای سينمايی ايجاد می شود در جمهوری اسلامی هم شبه جشنواره فجر را راه اندازی می کنند واسمش را می گذارند جشنواره بين المللی ، ديپلم وجايزه هم می دهند اما ديگر کاری ندارند که هيچ جشنواره ای در دنيا فيلمها را سانسور نمی کند. آنها آثار فيلمسازان را عليزغم ميل خودشان از طريق دلالهای خودشان بدست می آوردند ،آن ها را قيمه قيمه می کند وبقول خودشان با ضوابط اسلامی تطبيقش می دهند. همچنين در دنيا ی سينما کسانی هستند که سرمايه شان را در کار سينما وارد مي کنند ومستقل از دولت هم می توانند عمل کنند. در جمهوری اسلامی هم تهيه کنندگانی هستند که به ظاهر مستقلند اما در اصل به دفتر خاتمی يا خمينی ويا رفسنجانی وصل هستند مثل برادران شايسته که امنيتی هستند واينها در ماجرای صحنه سازی دروغين فيلمسازی مسعود کيميايی در خارج وکنسرت های گوگوش حضور مستقيم داشتند ، که من تمام اسناد ومدارکش را همان موقع رو کردم که البته با مقابله باند نوری زاده/ميبدی از طرفی وبا وابستگان اخزاب حامی بخشی ازحکومت ( خانم عفت ماهباز در مقاله ای که بظاهر حمايت از گوگوش بود تفکر اين حمع را نشر داد) از جهتی ديگر مواجه شدم که البته ودر نهايت رسوايی اين پروژه دهان حاميانش را بست.
همينطور اين رژيم به تقليد ازروال عادی در دنيای امروزکه به منظور حمايت از صاحبان مشاغل سنديکا ها شکل گرفته است ؛ خانه سُننما وانجمن های زنگا رنگی را برای رشته های وابسته به سينما مثل کارگردانان، فيلمنامه نويسان وبازيگران و.. .ايجاد کرده که تماما جنبه نمايشی دارد وابسته به رژيم است ودر خدمت اهداف حکومت وحالا که می بينند رژيم در بن بستی نا گوشودنی گرفتار آمده وبه تدريج دارد ميزان راديو تلويريون های ضد حکومت افزايش می يابد وامواح راديو های محلی مستقل هم به يمن حضور اينترنت بردشان افزايش يافته و تبليغات حکومت را می شود خنثی کرد واز جهتی ديگر صدا وسيمای جمهوری اسلامی کاز بردندارد وتلويزيون جام جم هم حتی نمی تواند حاميان برون مرزی رژيم را راضی کند . پناهندگان سابق ومسافران کنونی دارالخلافه هم ديگر رغبتی بدان نشان نمی دهتد. دست بی بی سی که با سياست بلر همراه است رو شده، درگرد هم آيی زنان معترض در پارک لاله ديديم که مردم خبرنگار بی بی سی را از پارک اخراج کردند .همچنين گزارش های يک جانبه راديو فردا وسانسور عقايد ضد رژيم در اين راديو ( نمونه اش سانسور حرفهای عباس سما کار وهمدلی مخبر با عباس معروفی در جريان جشن تبليغاتی مشترک اخير رژيم وخانه فرهنگهای جهان) در اين شرايط ميخواهند ادای مدل غربی راديو تلويزيون ها را در آوردند ومثلا راديو تلويزيون مستقل ايجاد کنند تا بلکه دکان ريا وتزويرشان دوباره رونق بگيرد / اما به چه شيوه ای عمل می کنند؟
اول اينکه يک فيلمساز حزب اللی تمام عيار یعنی بهروز افخمی که جزو بافت رژيم است بايد مدير اين سازمان باشد . اين جناب که سالها در صدا وسيمای ج.ا خدمت کرده ومسئول سريال های جمهوری اسلامی بوده ومستقيما هم به اعتراف صريح خودش به سفارش واواک فيلم سينمايی ساخته وبعد در مجلس ششم هم در کنار برادران وخواهران اصلاح طلبش مفت خوری کرده تابع فرامين رهبر عظيم الشان وحکم های حکومتی اش بوده والان هم مقدمات تهيه فيلمی از امام راحل را فراهم می کند. امسال هم به ياری محمد حقيقت سر دلال جمهوری اسلامی در پاريس وبه جشنواره کن راه يافت تا برايش پرنسيب فستيوالی هم بدست آورند . اما ايا همين حضرت از سرمايه ای که از طريق زد وبند هايش در مجلس وطی سالها خدمت به رژيم بدست آورده ميخواهد تلويزيون خصوصی را ه اندازی کند ؟نه خير اين حصرت زرنگ تر اين حرفهاست . آقای وزير ارشاد قرار است زير پوشش وام از کيسه همان مردم برای بقای ج.ا حاتم بخشی کند .روشنفکران فرصت طلب که رويشان نمی شد مستقيما با جام جم همکاری کنند برای همکاری وبرنامه سازی بشتابند وقتی ظزفيت کامل شد ديگر راهی ندارند ومجبورند ار در مخالف وارد شوند وبشوند اپوزسيون مترقی! سرنگونی طلب ! وديگر پشيمانی هم سودی ندارد .

ٌ س: چه پيامى براى كسانى كه در عرصه فيلم كار ميكنند داريد.-

ج:چون محوراصلی مصاحبه ما در باره سينمای معترص است بهتر ميدانم به جای اينکه خود پيامی داشته باشم بخش هايی از ّبيانه سينماگران معترض شيلييايی را که بعداز کودتای امريکايی ژنرال پينوشه از کشور خود گريختند در تبعيد به مبارزه خود ادامه دادند در پايان اين کفتگو نقل کنم وبرای همراهان جشنوازه يک روزه تورنتو وهمه کوشندگان سينمای راستين آرزوی موفقيت بنمايم. اينان در بيانيه خود نوشتند:
«وجوديک سينمای انقلابی بدون پژوهش وآزمون؛ بدون خطر ومبارزه ممکن نيست؛دوربين يک سينماگر انقلابی به گونه تير بار يک مبارزمسلح است؛ اويک چريک سينمايست که خود را به خطر می اندازد... اکنون زمان آنست که با تاکيد بر حقانيت فرهنگی وهويت سياسی مان ّبايد ارزشهای خود را نجات دهيم ما نبا يد کار خود را در مرحله بر طرف کردن نقايص متوقف کنيم بلکه بايد باآگاهی تمام مسيرمان را تا ايجاد يک فرهنگ درخشان وآزاد طی نمايیم؛ بياييد فرياد بزنيم که امروز پرچم شيلی پرچم مبارزه وآزادی است»
بصير نصيبی اول يونی 2004 زاربروکن /آلمان


سرآغاز